مدح و ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
دل می رود به دل شدگان اقـتــدا کند شـاید کــسی بیاید و او را ســوا کند از آیه های حمد مدد می شود گرفت بــاید وسیــله ای گــرۀ بستــه وا کند من خاک زاده ام ونشستم که یک نفر این خاک تیره را به نظر کیمیـا کند تا زیردست وپای گدایان دلم شکست دستی بلـنـد شد که دلــم را دعــا کند جمعیتی ست پشت در خانه ی حسین یعنــی کــریــم آمده فــکــر گــدا کند امــروز اولین پســرش را حسین دید پـس می رود عـقـیـقــۀ او را ادا کند در آسمــان شب زده مهتــاب را ببین ارباب زاده نه؛ خــود ارباب را ببین عشق است مرغ عشق هوای علی شدن مجنون شدن اسیر به پای عـلی شدن مــاه حسین! جـان به فــدای رسیدنت این شغل ماست،شغل فدای علی شدن چشم علی به چشم تو بی خود گره نخورد چشمش تو را گرفت برای علی شدن بی خــود دل حسین برایت نمی طپـید این است رسم جاذبه های علی شدن حــالا که راه رفتــن و طرز نگــاه تو مانند فاطمه است سوای علــی شدن وقتی تورابه سینه گرفته علی خوش است راهی دشت کرب و بلای عـلی شدن در گوش باد قصه ای از آسمان بگـو الله اکــبــر، اکـبــر لـیــلا اذان بگــو |